I’ve dreamed of a book you can open the way you push open the door of an abandoned garden.

Truth is not something one can have, only live.

Le chagrin est une soupe au sel. Elle laisse l’estomac bien creux.

Ne vedo, kaj delajo,' je najinteligentnejši izrek, kar jih je bilo povedanih. Zaradi njega je Kristus najgloblji videc, s svojim obrazom z zlatimi očmi, prislonjenim na okno realnosti.

Nebo se je nenadoma stemnilo. Bog je dvignil roke. Edina milost, ki je ostala, je bilo ljubiti brez zadržkov tisti utrudljivi dan, ki ni obrodil nobenega sadu.

در برابر مرگ می‌توان دو واکنش داشت. همان واکنش‌هایی که می‌توان در برابر زندگی داشت. می‌توان با کار، افکار، برنامه‌های مختلف از آن‌ها فرار کرد. می‌توان گذاشت تا اتفاق بیفتند ـ آمدن‌شان را نوازش کرد، گذرشان را جشن گرفت

زندگی کن نلّازندگی کننفس بکشآواز بخوانبدان سان که گوییبه‌خاطر هیچ‌کس دیگری این‌جا نبوده‌ای

ذرّات عشق، سرگردان، همه جا با ذرات هوایی که تنفس می‌کنیم آمیخته است. گاه فشرده می‌شوند و همچون باران به سرمان می‌ریزند. گاهی هم نه. این موضوع همان اندازه کم به تصمیم ما بستگی دارد که فرو ریختن رگبار بهاری. همه‌ی کاری که آدم می‌تواند بکند این است که تا حد ممکن جایی پناه نگیرد. و شاید در ازدواج همین جنبه‌اش است که می‌لنگد: جنبه‌ی چتر بودنش

No one is holy in this life, only life itself is that.

می‌دانی افسردگی یعنی چه؟ تا به حال کسوف دیده‌ای؟ خوب این هم مثل آن است: ماه جلوی قلب می‌آید و قلب دیگر نوری از خودش نمی‌پراکند. روز روشن تبدیل به شب تاریک می‌شود